استاد ک. ت. ز قرن هاست هیپنوتیزم شده. او تصویری از گذشته به یاد می آورد. هم زمان ماه پری صدایی می شنود و می گوید پس طلسم شکست و من عروس خواهم شد. استاد ک . ت. ز. مخفف نام کتاب زنده تاریخ است. اما او واقعا کیست؟ این استاد قرن ها پیش زندگی میکرد. او عاشق ماه پری و پسر امپراطور یونجه برها بوده است. در آن زمان به خاطر دماغ بزرگش ماه پری به او جواب منفی داده است. حالا طلسم شکسته و ماه پری وارد شهر می شود. او که دختری متعلق به چند قرن پیش بوده است در مواجهه با مردمان و مسائل شهری گیج می شود. نمی داند پول چیست؟ گاهی از او سو استفاده می کنند. اما بالاخره با پسر کوچولویی آشنا می شود که مادرش از دنیا رفته است. 

از آن طرف چروک های صورت استاد ک. ت. ز کم می شود. وقتی ماه پری را می بیند کاملا جوان می شود. 

نویسنده در این جا چند پایان برای داستان نوشته است. اینکه آنها باز هم لجاجت می کنند و بهم نمی رسند. ماه پری پیش پسر کوچولو می رود تا مادر او بشود.

 استاد ک. ت. ز یا همان پسر امپراطور یونجه برها دماغش را عمل می کند و با هنرپیشه ای بزرگتر از خودش ازدواج می کند